برای طراحانی که در بازار کار سردرگم شدهاند!

تقریبا در هر رشته و حوزه کاری می‌توان کسانی را دید که نمی‌دانند چه مسیری را باید در زندگی طی کنند. سردرگم‌اند و مرتب به چیزهای مختلف چنگ می‌زنند تا شاید راه‌حلی مناسب برای آینده شغلی خود پیدا کنند.

رشته گرافیک و طراحی هم جزو حوزه‌هایی است که علاقه‌مندان بسیاری دارد. هرچند که در بین این علاقه‌مندان، افراد ‌زیادی مسیرهای نادرستی را برای رسیدن به اهدافشان دنبال می‌کنند. مسیرهایی که در نهایت به چیزی جز سردرگمی بیشتر نمی‌انجامند!

در این نوشتار به کار در حوزه گرافیک می‌پردازیم و نکاتی را معرفی می‌کنیم که برای موفقیت شغلی علاقه‌مندان این رشته مفید است.

یک درخت با هزار شاخه

درصورتی که اهل خواندن آگهی‌های مختلف در اپلیکیشن‌ها و روزنامه‌ها باشید قطعا دیده‌اید که برخی برای جذب مشتری و ارائه خدمات، خودشان را مثل یک دانای کل معرفی می‌کنند! مثلا در حوزه طراحی بارها دیده‌ایم که ادعا می‌کنند هم به فتوشاپ تسلط دارند، هم با ایلاستریتور و وکتورها کار می‌کنند، هم صفحه‌بندی می‌کنند و حتی بعضا طراحی سایت‌ هم انجام می‌دهند!

این‌ها، نمونه‌های عینی از عدم تمرکز در مسیر شغلی به شمار می‌روند. افرادی که به‌نظر می‌رسد همه‌چیز بلدند اما در واقع، تخصص کافی در هیچ کاری را ندارند.

بزرگترین معضل این چندشاخگی اما هدر رفتن سرمایه‌های آموزشی است. شما همیشه باید توجه کنید که برای یادگیری هرچیزی هزینه می‌کنید. پس اگر از چیزهایی که یادگرفته‌اید به خوبی استفاده نکنید، عملا زمان و پول خود را به باد داده‌اید.

از این شاخه به آن شاخه

عدم‌تمرکز در مسیر شغلی را باید جدی گرفت. چون این مشکل تقریبا گریبان همه ما را در بخشی از زندگی‌مان می‌گیرد و نحوه مدیریت آن درنهایت سرنوشت شغلی‌مان را تغییر می‌دهد. افراد زیادی بوده‌اند که با تغییر مکرر زیرشاخه‌ حرفه‌ای خود باعث دل‌زدگی نسبت به یک رشته مورد علاق‌شان شده‌اند و آن را نیمه‌کاره رها کرده‌اند.

مساله مورد بحث، خیلی بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید در فرهنگ ما و عدم پیشرفت آن نقش داشته است: آنچنان که بسیاری از پدران و مادران ما اگر به همان علاقه خود را با جدیت پیگیری می‌کردند قطعا هم وضعیت اقتصادی بهتری داشتند هم از زندگی خود راضی‌تر بودند.

 

متخصص باش نه آچار فرانسه

یادگیری نرم‌افزارها و تکنیک‌های مختلف در کار گرافیک می‌تواند مفید باشد اما به شرطی که جاده‌ای که در آن حرکت می‌کنید هدفی درست در مقصدش باشد.

ببینید از بین فعالیت‌های مختلف مثل طراحی رابط کاربری، طراحی فلت، تصویرسازی، نقاشی دیجیتال و سایر این مهارت‌ها به کدام یک علاقه‌ دارید.

البته علاقه شما ممکن است هوسی بیشتر نباشد پس ابزارهایش را بهتر بشناسید سعی کنید کار روتین و تمام‌وقت با این علاقه را تصور کنید. ببنیید آیا بازهم برایتان جالب است؟ سختی‌هایش با شخصیت‌ شما هم‌خوانی دارد؟ می‌تواند هزینه‌های زندگی‌تان را بپردازد؟ در آن می‌توان پیشرفت کرد یا نه؟

قطعا جواب این سوالات را بدون تجربه نمی‌توان داد پس بگردید و از فردی که در این زمینه فعالیت حرفه‌ای می‌کند، مشورت بگیرید.

با کمی تحقیق و ذکاوت به‌خرج دادن درنهایت می‌توانید جوابی پیدا کنید که مسیر بهتری را جلوی‌تان می‌گذارد. در این بین سعی کنید شیوه‌های شغلی مناسب را هم پیدا کنید. ببینید که با کار تمام وقت راحت‌ترید یا برای رسیدن به برنامه‌های دیگرتان باید پاره‌وقت می‌خواهید کار کنید؟ شاید اصلا بخواهید به‌صورت فریلنسینگ (آزادکاری) به فعالیت مشغول شوید.

از همه‌ بسترها برای یادگیری تکنیک‌های طراحی استفاده کنید!

پس از اینکه فهمیدید چه می‌خواهید بکنید می‌توانید یادگیری را شروع کنید. تمرین کردن را بخشی از زندگی خود بدانید و ذهن‌تان را برای گرفتن ایده باز کنید. به‌خاطر حرف‌های دیگران نا امید نشوید و سختی‌ها را بپذیرید.

برای یادگیری کار با نرم‌افزارها یا تکنیک‌های مختلف به یک بستر خاص محدود نشوید. کتاب بخوانید، در اینترنت جست‌وجو کنید و با دیدن ویدیوهای آموزشی محدودیت‌های مکانی را از مسیر یادگیری خود حذف کنید.

تولید محتوای خلاقانه استعداد مادرزادی نیست بلکه یک صفت است که برای داشتن آن باید زحمت بکشید. هدف تعیین کنید، متمرکز باشید.

https://faranesh.com/blog/solutions-for-misguided-designers